پاييز
وقتی شکوفه لبخند بر لبانت می شکفد
و کلبه غمزده قلبم از صدای قدمهايت
عطرآگين می شود.
پرستوهای مهاجر در امتداد جنگل تنهايی
زمستان را انکار می کنند.
آنگاه من می نشينم
و رقص زيبای مهربانی را
در جشن چشمهايت نظاره می کنم.
تو از شقايق سخن می گويی
من خواب روييدن ريحان می بينم
و می گريم در خواب
وقتی تابوت جدايی من به مقصد غروب
پرواز می کند
شادی کلاغها
خبر از تولد پاييز می دهد.
سلام الهام عزيز !خيلی قشنگ بود و برای اولين بار که به ديدنت ميام برام خاطه انگيز شد...خوشحال می شم که ميزبان شما در شبنم باران باشم...قربان شما...مانا
ای دو چشمت سبزه زاران/ گريه ات اشک بهاران/ ميروم غمگين و نالان/ اشک غم ديگر نيافشان/ترسم آخر در کنارم خسته وآزرده گردی/ با همه خوبی و پاکی در خزان پژمرده گردی/ ميروم تا نشنوم آواز باران دو چشمت/ ميروم چون می هراسم شعله ايی افسرده گردی/
سلام مانيا جان ... برات آفلاين زدم و کلی معذرت خواستم ... باز هم اينجا ازت معذرت می خوام دليل نيامدنم رو تو آفلاينم بخون ... به روز کن تا حالی دوباره بدی به واژه های خشک ... شاد زی ... و باز هم ببخش ... هومن ...
سلام و عرض ادب . ميلاد بر شما مبارکباد .
مراسم ويژه ی روززن . سه شنبه ۲۸ مرداد . ساعت ۱۶ . خ نجات اللهی . نبش ورشو . ساختمان سازمانهای غير دولتی . ///////// برگزار کننده کانون آفاق ايران .
سلام و صد سلام
سلام دوست عزيزم ... کم پيدا شدی ... وقت کردی سر بزن امروز آيدت شد ... سبز باشيد
سلام مانيا شعرت پر بود از حسی که من دوست دارم. کلماتت برايم آشناست. لذت بردم به!!!!! من سر بزن
سلام دوست خوبم ممنون که سر زدی واقعا خوشحال شدم ... من منتظر هستم تا مشکل وبلاگت بر طرف بشه و باز بنويسی ... موفق باش و سبز
من يك نويسنده ام هميشه آرزوهايم را مي نويسم اما هيچوقت باورم نمي شود كه روزگار بي سواد است... با ارزوي موفقيت.......در ضمن من وبلاگ نداشتم كه بنويسم!